عقاب که در اثر پیری به حال مرگ افتاده بود در حالیکه آخرین نفس هایش را می کشید، کلاغانی را دید که بر گردش حلقه زده و قصد داشتند لاشه اش را بخورند. عقاب تیز پرواز و مغرور که تحمل این خواری را نداشت به خشم آمد و از آخرین نیرویش مدد گرفت و به آنها حمله کرد. کلاغان بزدل پا به فرار گذاشتند چرا که عقاب پیر حتی در حال مرگ نیز از قدرت خود خبر داشت.
مشکلات و مسائل زندگی نیز بی شباهت به کلاغان بیمناک نیستند بشرط آنکه همچون عقاب بر آنها حمله ور شویم
نظرات شما عزیزان: